اولین روز مهد
١٥ مهرماه اولین حضور دینا جان در مهد بود .از مدتها قبل شور و اشتیاق زیادی برای رفتن به مهد نشون میدادی و خیلی دوست داشتی با بچه های دیگه بازی کنی .بعد از اینکه با هم چند تا مهد رو دیدیم تصمیم گرفتیم توی مهد نزدیک خونه که هم شرایط خوبی داره و هم به خونه نزدیکه ثبت نامت کنیم . ولی روز اولی که رفتی مهد راحت از من جدا نشدی و می خواستی من هم پیشت باشم . دست منو محکم گرفته بودی من هم تا توی کلاست همراهت اومدم و مربی ازت خواست تا خداحافظی کنی و بری توی کلاس و آ روم گفتی خداحافظ و رفتی توی کلاس می خواستم ببوسمت ولی این کارو نکردم تا گریه ات نگیره . می دونم توی دلت چی میگذشت همیشه توی هر جمعی مامان و بابا همراه و پ...
نویسنده :
مامان لیلا
7:47