دینا جوندینا جون، تا این لحظه: 15 سال و 8 ماه و 19 روز سن داره

دینا مهربون بابا

نوه خاله محترم

1391/6/12 6:50
نویسنده : مامان لیلا
1,885 بازدید
اشتراک گذاری

یک اتفاق خوب تولد نوه خاله محترم شب بیست و سوم ماه رمضان بود که دینا جونم خیلی ذوق کرد .البته چشم آقاجان و مادر جان هم روشن چون بسلامتی اولین نبیره (نوه فرزندشون) رو اگه درست گفته باشم دیدند. روزی که برای عیادت دختر خاله دینا جون مریم خانم رفتم بیمارستان دینا جونو با خودم نبردم و از نی نی شون سارا کوچولو عکس گرفتم و به دینا نشون دادم .چند روز بعد هم که میخواستیم بریم دیدن سارا کوچولو دینای عزیزم سرماخورد و کمی هم طولانی شد ما هم برای اینکه سارا کوچولو مریض نشه رفتنمون رو عقب انداختیم روزی که می خواستیم بریم خونه دختر خاله مریم دیگه طاقت دختری برای ذیدن سارا تموم شده بود و میگفت دلم خون شد سارا رو ندیدم. اونجا هم که رفتیم آروم کنار سارا نشست و نگاهش می کرد دستای کوچولو شو می گرفت و دوست داشت بغلش کنه .البته شب که برگشتیم خونه دوست داشت خودش نی نی کوچولو بشه و بعد هم شروع کرد به نقاشی کشیدن از نوزاد و مامانی که توی دلش نی نی داره و این طوری احساساتشو ابراز کرد.

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

مامان خورشید
20 شهریور 91 15:00
خدا نگهدار هر دو شون باشه و قدم ساراجون مبارک باشه.