دینا جوندینا جون، تا این لحظه: 15 سال و 9 ماه و 17 روز سن داره

دینا مهربون بابا

دینا و گلپر (قلک)

1391/8/8 4:59
نویسنده : مامان لیلا
2,220 بازدید
اشتراک گذاری

هفته قبل مربی دینا جون از مامانا خواسته بودند که قلک بسازیم و به مهد بفرستیم تا بچه ها پس انداز کردن رو یاد بگیرند و این قلک طوری باشه که پول توش دیده بشه تا بچه ها زیاد شدن پول رو ببینند و ذوق کنند و بیشتر تشویق بشند البته دینا جون از وقتی که می تونست سکه یا چیزهای کوچیک رو توی دستش بگیره و توی سوراخ بخاری یا سوراخ سمبه های دیگه بیاندازه با قلک تلفنی قرمزی که مادرجان براش خریده بودند پس انداز رو شروع کرده بود و تا حالا چند بار قلکش رو خالی کردیم و بابایی یک چیزی هم روش گذاشته و عروسکهای کارتونی مورد علاقه دینا جون رو براش خریده و حالا یک قلک هم توی مهد اضافه میشه و بسلامتی خانمی دو قلکه میشن خلاصه یک روز که دینا جون رو بردم مهد وقتی برگشتم نشستم تا کاردستی سفارش شده رو درست کنم و تا ظهر که می خواستم برم دنبالش مشغول بودم حاصل کار بد نشد فقط وقتی دینا جون رو آوردم خونه از قلک خیلی خوشش اومد و اسمش رو هم گذاشت گلپر و گفت که دوست نداره گلپر رو توی مهد بذاره چون شبا دلش میگیره .با کلی خواهش و اینکه مربیتون منتظره تا کاردستی رو ببینه فردای اون روز بردش مهد ولی ظهر با خودش آوردش خونه و روز بعد راضی نشد ببرش من هم راستش حوصله نداشتم یک قلک دیگه درست کنم برای همین گفتم که روزا که شما نیستی گلپر ناراحته و دوست داره مهد و بچه ها رو ببینه و پیش خودت باشه  و ... تا اینکه دینا جون موافقت کردند که گلپر خانم رو بزارن توی مهد بمونه . اما بعدازظهرا که میشه دلش برای گلپر تنگ میشه و باز یادش میکنه حالا از من خواسته که یک قلک کاردستیه دیگه درست کنم تا اونو ببره مهد و گلپر قلکه رو بیار خونه اینم از کار ما.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

مامان خورشيد
7 آبان 91 8:38
واي دستتون درد نكنه. چقدرم خوشگل شده. منم برا خورشيد از روي گلپر خانوم درست كنم.ممنون از ايده جالبي كه داديد.
مامان دینا جون
21 آبان 91 21:49
شما هم به جشن تولد پروانه کوچولوی ما دعوتین.منتظرتونیم.