دینا جوندینا جون، تا این لحظه: 15 سال و 9 ماه و 22 روز سن داره

دینا مهربون بابا

مسافرت شمال

1390/9/5 20:55
نویسنده : مامان لیلا
962 بازدید
اشتراک گذاری

بعد از جشن تولدت تصمیم گرفتیم خونمونو عوض کنیم چون هم کوچک بود وهم طبقه چهارم و برای همین ماشین رو فروختیم تا پولمون بیشتر بشه . هر سال تابستونها بابایی تعطیلات تابستونی داره و چون ماشین نداشتیم قرار شد با ماشین عمه مهری بریم شمال, ویلایی که عمو مهدی گرفته بود.عمو حسن با خانواده ,مامان جی وعمه مریم,عمه مهری با خانواده و ما .خلاصه دور هم جمع بودیم گفتیم وخندیدیم و خیلی خوش گذشت یادش بخیر. شما هم خیلی خوشحال بودی و با دختر عمو جون حورا  بیشتر از همه بازی کردی .فکر کنم به دخترم خیلی خوش گذشته چون هنوز یادته و گاهی وقتها میگی بریم شمال.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

مامان امیرناز
5 آذر 90 9:24
سلام دوست عزیز مرسی که بهمون سر زدی امیدوارم شمال خوش گذشته باشه تو حرم با صفای اقا حتما منو دعا کن ممنون از لینک با اجازه لینک شدین


اگه توفیق باشه حتما.از هر جا که به اقا سلام بدید امام مهربونیها پاسخ میدهند من هم التماس دعا دارم.