دینا جوندینا جون، تا این لحظه: 15 سال و 9 ماه و 29 روز سن داره

دینا مهربون بابا

غذای کمکی

1390/8/7 20:44
نویسنده : مامان لیلا
929 بازدید
اشتراک گذاری

از شش ماهگی که شروع غذای کمکی است قند عسلم خوب غذا نمی خوردی حریره بادام فرنی کم کم سوپ و سللاک راهم خیلی کم می خوردی و بیشتر شیر میخوردی و خوب وزن نمی گرفتی برای همین برات ازمایش خون نوشتن و گفتن مقداری کم خونی داری وباید قطره اهن با دوز بالا استفاده کنی خیلی نگران بودم هر روز سعی میکردم هر طوری شده مقدار وعده غذایی روزانه ات رو کامل بخوری با بازی و کم کم خوردن برای همین از صبح تا شب ریزه ریزه مشغول غذا دادن به شما ناز گل عزیزم بودم تا خاطرم جمع بشه که بالاخره تا شب وعده غذایی کاملت رو خوردی کم کم که بزرگتر شدی حدود هشت نه ماهگی به بعد روی تابت مینشستی و برات کتاب قصه می خوندم و شما هم غذات رو میخوردی خوندن کتاب قصه رو خیلی دوست داشتی الان هم هنوز شبها که میخوای بخوابی میگی مامان قصه بخون .عادت خیلی خوبیه ان شا الله همیشه اهل مطالعه باشی.

یک روش دیگه برای غذا دادن این بود که وقتی هوا خوب بود می بردمت توی پارک و اونجا بهت غذا میدادم .وقتی میرفتیم بیرون اشتهات بازتر میشدوبهتر غذا میخوردی تا وقتیکه توی خونه بودیم .همیشه ظرف غذات همراهم بود وقتی سوار ماشین میشدیم هم بهت غذا میدادم وکم کم میخوردی الان هم این عادت رو داری وقتی میریم بیرون یک خوراکی برای تو راهت برمیدارم.خودت هم میگی مامان برای توی راهم باشه.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)