عزاداریهاتون قبول
ماه محرم و صفر امسال تونستیم توی چند عزاداری شرکت کنیم گاهی با همسایه ها و گاهی با فامیل که روضه داشتند بعضی وقتها دینا جون دوست نداشت همراه من بیاد و بعضی جاها که می اومد به من میگفت مامان گریه نکنیا . من فقط سعی کردم تا اونجایی که اقتضای سنشه ماجرای کربلا رو براش بگم که از همه بیشتر ماجرای اب اوردن حضرت ابوالفضل علیه السلام رو دوست داشت و البته با حضرت علی اصغر علیه السلام و حضرت رقیه علیه السلام هم تا حدودی اشنا شد. روز اخر روضه های مامانجی هم قربونش برم خیلی کمک کرد .موقع چای دادن قند می داد و موقع روضه دستمال کاغذی .ماشاالله دخترم بزرگ شده. اخر ماه صفر عمو حسن به همراه خانواده و پروین خانم و سمیرا خانم و پویا جون(نوه اقای طبسی) ...
نویسنده :
مامان لیلا
23:45